"بی تو"..............."راضیه فرهودی"

گزیده ی اشعار ماندگار شاعران دیروز و امروز

لحظه هایی به رنگِ خاکستر، واژه هایی به رنگِ شب دارم

کمکم کن که در هجومِ هراس، از خیالِ تو دست بردارم

تو که با مهربانی ات من را به حریمِ ستاره ها بردی

و برایم از آسمانِ دلت، غزلِ عاشقانه آوردی

آه... اصلاً تو هیچ یادت هست؟ من دلم بی تو سخت می گیرد

بی تو در این هجومِ مفرطِ بغض، دختری بی پناه می میرد

من پُرَم از هجومِ تنهایی، بی تو آئینه همزبانم نیست

بی نگاهِ تو از شب و گریه، نازنین لحظه ای امانم نیست

تو کجایی شهابِ شب هایم؟ لحظه ها بی تو سرد و تاریک است

حسِّ مرگ و زوال و پوسیدن، بی تو مثلِ نفس چه نزدیک است

دیگر از من نپرس اشکت را نیمه شب ها که پاک خواهد کرد؟

او که با دست های فولادی عشقِ ما را به خاک خواهد کرد

آه... نفرین به دست های بَدی که تو را از شبم جدا کردند

لحظه های قشنگ و نابِ مرا با تب و بغض آشنا کردند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ t در تاریـخ یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, به کوشش غزل |